( 2165)سنگها اندر کف بوجهل بود |
|
گفت ای احمد بگو: این چیست زود |
( 2166)گر رسولیچیست در مشتم نهان |
|
چون خبر داری ز راز آسمان |
( 2167)گفت چون خواهی بگویم آن چه هاست |
|
یا بگویند آن که ما حقیم و راست |
( 2168)گفت بوجهل این دوم نادرتر است |
|
گفت آری حق از آن قادرتر است |
( 2169)از میان مشت او هر پاره سنگ |
|
در شهادت گفتن آمد بیدرنگ |
( 2170)لا اله گفت و الاالله گفت |
|
گوهر احمد رسول الله سفت |
( 2171)چون شنید از سنگها بوجهل این |
|
زد ز خشم آن سنگها را بر زمین |
روایتی که با این بیت آغاز می شود ظاهراً در مآخذ تاریخ اسلام بدین صورت نقل نشده است اما مولانا به هر حال قصه ونقل را وسیله یی برای بیان مقصود می داند . ولى مفاد آن یعنى تسبیح سنگ ریزه از معجزات مشهور حضرت رسول اکرم (ص) است و به چند صورت نقل شده که یکى اینست: عن ابى ذر قال کنا جلوسا مع النَّبىّ (ص) فاخذ حصیات فى کفه فسبحن ثم وضعهن فى الارض فسکتن ثم اخذهن فسبحن. (از ابى ذر غفارى نقل مىکنند که گفت ما با پیمبر (ص) نشسته بودیم و او چند سنگ ریزه در مشت گرفت و آنها تسبیح گفتند سپس بر زمینشان نهاد و خاموش شدند، دیگر بار در مشت گرفت و آنها تسبیح گفتند)[1]
ما حقیم و راست: یعنی آن سنگها بگویند که ما پیامبران برحقیم.
گوهر سفتن: کنایه از سخنان مؤثر ودلپذیر گفتن است، شهادت به نبوت محمد (ص) برای یک مومن گوهر سفتن است.
( 2165) چنانچه ابو جهل سنگ ریزه در دست خود پنهان کرده گفت اى محمد ص بگو اینکه در مشت من پنهان شده چیست؟( 2166) تو که از راز آسمانها خبر مىدهى اگر رسول خدا هستى بگو که من در دست خود چه چیز پنهان کردهام. ( 2167) حضرت فرمودند آیا میل دارى بگویم که در دست تو چیست یا همان که در دست تو است بگوید که من بر حق بوده و دعوى من راست و صحیح است.( 2168) ابو جهل گفت البته دومى که خیلى مشکل و نادر است حضرت فرمود خدا تواناتر از اینهاست.( 2169) و در این وقت سنگ ریزهها در دست او بسخن آمده شهادت گفتن آغاز کردند.( 2170) و گفتند: «أشهد ان لا اله الا اللَّه و أشهد ان محمداً رسول اللَّه».( 2171) ابو جهل که این شهادت را شنید با خشم و غضب سنگ ریزهها را بر زمین زده.() گفت ساحرى مثل تو نیست الحق که تو رئیس ساحران هستى.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |